مطالعات بازار
در سالهای آتی وجود دارد که انتخاب روش مورد نظر متأثر از دو عامل زیر می باشد.
1. نوع محصول به لحاظ مصرفی، واسطه ای، سرمایه ای بودن
2. آمار و اطلاعات در دسترس
در ادامه روش های مختلف پیش بینی تقاضای محصول در طی سالهای آتی ارائه شده است.
1- روش روند گذشته یا تداوم روند قبلی
در این روش با فرض این که روند تغییر پارامتر موردنظر درآینده، مشابه روند سالهای گذشته خواهد بود، از رشد متوسط سالهای قبل جهت پیش بینی میزان پارامتر استفاده می شود. مزیت اصلی این روش سهولت استفاده از آن می باشد، اما نباید این نکته را از ذهن دور نگاه داشت که در بسیاری از موارد، صرف استناد به روند سالهای گذشته می تواند گمراه کننده باشد. زیرا تغییرات و تحولات تکنولوژیکی، فرهنگی و سلیقه ای و تحولات جمعیتی باعث تأثیر در روند تغییر پارامتر مورد نظر خواهد شد.
2- روش سطح مصرف یا مصرف سرانه
در این روش که بطور عمده جهت پیش بینی تقاضای محصول در سالهای آتی استفاده می شود، متوسط نرخ رشد مصرف سرانه در سالهای گذشته محاسبه می شود. پیش بینی تقاضا با لحاظ کردن متوسط نرخ رشد سرانه و نرخ رشد جمعیت بدست می آید.
که در آن:
A جمعیت کنونی
P نرخ رشد جمعیت
n سال مورد محاسبه
C مصرف سرانه در سال پایه
R نرخ رشد مصرف سرانه
X تقاضا
روش فوق زمانی استفاده می شود که امکان استناد به شاخص مصرف سرانه در مطالعه وجود داشته باشد.
3- روش ضریب مصرف
این روش پیش بینی تقاضا برای کالاهای واسطه ای که از آنها برای تولید کالای دیگر استفاده می شود، مناسب می باشد. بطوری که با در اختیار داشتن ضریب مصرف محصول مورد بررسی در بخش های مصرف کننده محصول و پیش بینی تولید کالایی که از محصول مورد بررسی استفاده می نماید می توان به تقاضای محصول مورد بررسی دست یافت. روش فوق در مواردی که امکان تعیین ضریب مصرف محصول فراهم باشد و همچنین امکان پیش بینی تولید کالای مصرف کننده محصول در سالهای آینده فراهم باشد، مناسب می باشد.
4- فرایند مارکو (Markov Process)
در این روش با استفاده از نظرسنجی، برای کالاهای جدید یا نوع خاصی از کالاهای موجود که نیازمند بررسی رفتار مصرف کنندگان محصول اعم از افراد یا گروههای درآمدی و یا صنایع مصرف کننده محصول واسطه ای می باشد می توان از روش فرایند مارکو استفاده کرد. در این روش از طریق پرسشنامه، مطالعه میدانی و یا مصاحبه می توان به نظر سنجی پیرامون تقاضای کالای مورد بررسی پرداخت.
5- روش روند متغیر
در این روش به دلایل تغییر در شرایط اقتصادی و اجتماعی و نیز تحول الگوهای مصرفی ناشی از آنها، بررسی روند تغییرات مصرف یک کالای معین برحسب مورد در ارتباط با تغییر درآمد ملی (یادرآمد سرانه) و یا هریک از اجزای تشکیل دهنده آن نظیر سرمایه گذاری ملی (دولتی، خصوصی) مصرف ملی (دولتی، خصوصی) و ... و یا اعتبارات خاص برنامه ای و بودجه خانوار انجام می شود. مقادیر پیش بینی شده برای درآمد ملی و یا هرکدام از پارامترهای فوق را به ترتیب از گزارش های مربوط به برنامه های عمرانی بودجه دولت، بانک مرکزی و سایر سازمان های ذیربط دولتی و ملی می توان تهیه نمود.
در این روش برای تحلیل ارتباط و مقایسه بین روند مصرف کلای مورد بررسی یا روند تغییرات درآمد ملی و یا هر پارامتر دیگر و طریق تناسب ساده و با رابطه همبستگی (Regression) استفاده می شود. در روش تناسب ساده چون میزان روند تغییرات مصرف کالا و روند تغییر پارامتر انتخابی در دوره گذشته معلوم هستند لذا با معلوم بودن روند آینده پارامتر انتخابی، میزان روند تغییرات مصرف کالا در آینده برآورد خواهد شد. از رقم بدست آمده به همان شکلی که در روش قبلی ذکر شد برای پیش بینی میزان تقاضای محصول در آینده استفاده می شود.
بررسی میزان تولیدات محصول شامل گردآوری آمار و اطلاعات مربوط به تولیدات شرکت هایی است که درحال حاضر درحال ارائه این محصول می باشند و در حالت کلی بعنوان رقیب محسوب می گردند. پس از تعیین میزان عرضه محصول که برابر تولید باضافه واردات می باشد بایستی آمار و ارقام مربوط به شرکت ها و یا جمعیت مصرف کننده محصول مورد نظر بررسی و ارائه گردد تا از مقایسه میزان عرضه و تقاضای محصول، تعیین گردد که آیا محصول تولیدی دارای بازارمصرف می باشد و یا خیر؟
درصورت اشباء بازار داخل کشور جهت ارائه محصول که نشانگر حضورتعداد زیادی از شرکت های مشابه و یا عدم وجود بازار مصرف داخلی می باشد بایستی به صادرات محصول مورد نظر توجه داشت که براین اساس لازم است تا مطالعات بازار در سطح گسترده تری () بررسی گردد. همچنین درصورت اشباء بازار و وجود رقبای متعدد، تنها راه ممکن جهت حضور در این بازار تولید محصول با کیفیت بسیار بالا و قیمت پایین و انجام فعالیات های بازرگانی و تبلیغاتی در سطحی بسیار گسترده می باشد.
نتیجه مطالعات بازار طرح توجیهی، پاسخگویی به سئوالات ذیل می باشد:
− آیا برای ارائه محصول تولیدی، بازار مصرف مناسب و مطلوبی در داخل و یا خارج کشور وجود دارد؟
− نحوه ورود به این بازار چگونه است؟
− کیفیت و کمیت ارائه محصول به بازار مصرف بایستی دارای چه شرایطی باشد؟
− چه پارامترهای در بازار مصرف محصول تأثیر گذار است؟
− ریسک ورود به بازارهای داخلی و خارجی به چه میزان است؟
− آیا در سالهای آتی وضعیت بازار به همین منوال باقی خواهد ماند؟
توجیه پذیری فنی
توجیه پذیری طرح از لحاظ امکان اجرای آن در بخش توجیه پذیری فنی گزارش توجیهی مورد بررسی قرار می گیرد. در این بخش بررسی های اولیه ای که درخصوص نحوه اجرای طرح تحت عنوان فاز یک طراحی انجام گرفته ارائه می گردد. طراحی فازیک دارای اطلاعات کلی می باشد و حاوی اطلاعات بسیار ریز (Detail) همانند آنچه در فاز دو طراحی است، نمی باشد. این اطلاعات شامل مشخصات زمین محل اجرای طرح، دانش فنی پروژه، ظرفیت، نحوه اجرای عملیات ساختمانی، محوطه سازی و راه سازی، ماشین آلات و تجهیزات مورد نیاز تولیدی، تأسیسات و سایر مواردی است که تحت عنوان هزینه های ثابت سرمایه گذاری مدنظر قرار گرفته است.
کلیه اطلاعات فنی اجرای طرح در مراحل احداث و بهره برداری در این بخش از گزارش توجیهی ارایه می گردد. در این بخش اطلاعات مربوط به هزینه های سرمایه گذاری که شامل هزینه های ثابت سرمایه گذاری، هزینه های قبل از بهره برداری و سرمایه در گردش می باشد بایستی همراه با مستندات (Performa) قابل ارائه در بانک و سایر نهادهای مربوط ارائه و بررسی گردد. همچنین محاسبات مربوط به هزینه های سالیانه تولید که شامل هزینه های تأمین مواد اولیه، سوخت، پرسنلی، استهلاک، هزینه های تأمین مالی، هزینه های اداری و خدماتی و غیره می باشد نیز در این بخش ارائه خواهد گردد. در این بخش زمان بندی و نحوه اجرای طرح بصورت کلی و مرحله به مرحله تشریح می گردد. نتایج مذاکرات با سایر شرکت هایی که بعنوان تأمین کننده تجهیزات و پیمانکار ساخت و بهره برداری بخش های مختلف طرح می باشند با مستندات مربوط در این بخش ارائه می گردد.
ارائه بررسی های فوق الذکر همراه با مدارک مستدل نشان دهنده امکان پذیری اجرای طرح از دیدگاه مسائل فنی می باشد.
اطلاعات جمع آوری شده در بخش مطالعات فنی طرح بعنوان خوراک بخش تجزیه و تحلیل مالی گزارش توجیهی می باشد و بر این اساس بایستی بصورت کامل و دقیق محاسبه و ارائه گردد.
تجزیه و تحلیل مالی
هدف نهایی از اجرای هر طرحی کسب درآمد و سود از محل فروش محصول و یا ارائه خدمات می باشد. اما سئوال بسیار مهم این است که دستیابی به چه مقدار سود به صرفه است و در صورت دست یابی به چه مقدار درآمدی، سهامدار از سرمایه گذاری خویش منفعت لازم را کسب نموده است. لذا جهت دست یابی به معیار و شاخص مناسب جهت تعیین سوددهی و یا عدم سوددهی طرح ها، یک سری شاخص های مالی و اقتصادی در طی سال های گذشته از جانب کارشناسان و اقتصاد دانان بزرگ تعریف و مورد استفاده قرار گرفته است.
هدف از تجزیه و تحلیل مالی طرح در گزارشات توجیهی، دست یابی به شاخص های مالی و اقتصادی جهت حصول تصمیم مقتضی است. خوراک لازم بمنظور محاسبه شاخص های مالی و اقتصادی هزینه های سرمایه گذاری و هزینه های تولید می باشد که در بخش مطالعات فنی گزارش پیش بینی و ارائه گردیده است. در این بخش از گزارش با استفاده از هزینه های سرمایه گذاری، هزینه های تولید، درآمد سالیانه پیش بینی شده برای طرح و سایر مبانی و مفروضات مورد نیاز جهت انجام محاسبات، صورت حساب سود (زیان)، صورت گردش وجوه نقد، ترازنامه پیش بینی شده و سایر جداول مالی و اقتصادی که جهت محاسبه شاخص ها مورد استفاده قرار می گیرد تهیه و تنظیم می گردد.
پس از تشکیل جداول مالی و اقتصادی، شاخص های مهم تأثیر گذار در تصمیم گیری جهت اجرا و یا عدم اجرای طرح با استفاده از فرمول های مربوط محاسبه و بمنظور اتخاذ تصمیم مناسب ارائه می گردد. در این زمینه لازم به ذکر است که اهداف و شاخص های تعریف شده در تحلیل های مالی و اقتصادی بایکدیگر متفاوت می باشد.
تحلیل مالی و تحلیل اقتصادی دو راه اصلی برای آزمون مطلوبیت یک طرح هستند. ابزارهای بکار گرفته شده برای انجام این دو آزمون متفاوت نیستند، اما رویکرد و نگرش آنها تفاوت اساسی دارد. ارزیابی مالی با جریانهای هزینه و فایده از دیدگاه یک سرمایه گذار (بنگاه یا فرد) و ارزیابی اقتصادی با جریانهای هزینه و فایده اجتماعی سروکاردارند. در نتیجه تحلیل ها یا آزمونهای اقتصادی نسبت به مالی از دیدگاه وسیع تری هزینه ها و فایده ها را لحاظ می کنند. یک بنگاه یا فرد به هنگام سرمایه گذاری به منفعت مالی و ثبات منفعت توجه دارد، در حالیکه جامعه یا دولت به هدف های گسترده تری نظیر افزایش درآمد ملی، اشتغالزایی، ریشه کنی فقر و فایده های معطوف به یک جامعه به طور کلی می اندیشد. در نتیجه هدف های دو آزمون متفاوت است. لذا چنانچه هدف ارزیابی میزان منفعت طرح برای جامعه و از دیدگاه ملی باشد (مانند طرح های ملی)، ارزیابی اقتصادی به کار می آید
):
اين مرحله بسيار مهم است زيرا مساله اصلي بازاريابي در اين مرحله شناسايي و به طور واضح تعريف ميشود. در صورتي كه اگر مساله به طور دقيق روشن و تعريف نشود، ممكن است شركت متحمل هزينههاي سنگيني بابت تحقيق غيرضروري شود. در اينجا از طريق مصاحبه با كارشناسان و جمعآوري و تحليل اطلاعات در دسترسي داخلي و خارجي به كشف مساله ميپردازيم.
مرحله 2: تهيه طرح تحقيق ():
در اين مرحله از تحقيق، موسسه پژوهشگر برنامه تحقيقاتي خود را به صورت طرح مكتوب ارايه ميكند. طرح تحقيق برنامهاي است كه محقق را در درك رابطه علت بين متغيرهاي تحت بررسي ياري ميدهد. در اين طرح بايد مسالههاي موردنظر مديريت، هدفهاي تحقيق، اطلاعاتي كه بايد گردآوري شود، منابع اطلاعات دست دوم يا روش جمعآوري اطلاعات دست اول و نيز هزينه تحقيق مشخص شود.
در طرح پيشنهادي مطالب زير ارايه ميشود:
1- توصيف ماهيت مساله
2- توصيف و تعريف عوامل اصلي تاثيرگذار بر رفتار و جستوجو و تحليل روابط بين متغيرها
3- توصيف جامعه آماري مورد بررسي و تخمين حجم نمونه
4- تعيين روش انجام تحقيق
5- برآورد زمان و هزينه
6- تعيين قلمرو جغرافيايي تحقيق
7- بيان صحت اطمينان يافتههاي تحقيق
مرحله 3. تنظيم برنامه اجرايي ():
در اين مرحله چارچوب اجرايي پروژه تحقيقات بازاريابي تعيين ميشود و آن شامل تنظيم چارچوب تئوريكي و عملياتي تحقيق، بررسي مدلهاي تحليلي، تهيه سئوالها و فرضيههاي تحقيق است. فعاليتهاي مربوطه شامل موارد زير است:
1- تجزيه و تحليل اطلاعات مربوط به گذشته
2- بررسي كيفي
3- تعريف نمونه آماري و تعيين روش نمونهگيري
4- تعريف اطلاعات موردنياز
5- تعيين رويههاي اندازهگيري و مقياسبندي متغيرها
6- تعيين روشهاي جمعآوري اطلاعات كمي
7- طراحي پرسشنامه
8- آزمون اوليه پرسشنامه جمعآوري اطلاعات () و اصلاح آن
9- شيوههاي كنترل جمعآوري اطلاعات ميداني
10- برنامه تجزيه و تحليل اطلاعات
مرحله 4: عملياتي ميداني و جمعآوري دادهها ():
اين مرحله شامل مجموعه عمليات لازم براي جمعآوري دادههاي مورد نياز است كه با جمعآوري و تحليل دقيق دادههاي ثانويه (اطلاعات موجود در كتابخانهها، نشريهها و ...) شروع ميشود. انجام اين مرحله از دوبارهكاري جلوگيري كرده و ميتواند راهنمايي براي طرحهاي نمونهگيري باشد. دادههاي اوليه توسط پرسشگران با تجربه از طريق مصاحبه با افراد به صورت حضوري يا تلفني جمعآوري ميشود.
1- جمعآوري دادههاي ثانويه از منابع مختلف
2- انتخاب، آموزش، سرپرستي و ارزيابي افراد براي عمليات كسب اطلاعات
3- جمعآوري دادههاي اوليه از طريق مصاحبه حضوري يا تلفني
مرحله 5: آمادهسازي دادهها و تجزيه و تحليل آنها
آمادهسازي دادهها شامل اصلاح، كدگذاري، بازنويسي و تاييد دادههاست. در اين مرحله، اطلاعات پرسشنامه كدگذاري و ذخيرهسازي ميشوند. تجزيه و تحليل دادهها براي بررسي ارتباط متغيرها با معني و مفهوم بخشيدن به دادههاي جمعآوري شده است.
اقدامات مربوطه عبارتند از:
1- بازبيني پرسشنامهها و خروج پرسشنامههاي ناقص از فرآيند كار
2- كدگذاري دادههاي جمعآوري شده
3- ورود دادهها به نرمافزار SPSS4- تجزيه و تحليل دادهها و تبديل آنها به اطلاعات آماري قابل استفاده
5- تهيه جداول و نمونهها
مرحله 6: آماده كردن و ارايه گزارش تحقيق ()
كل پروژه و اطلاعاتي كه به دست ميآيد. به صورت گزارش مستند تهيه ميشود. به طوري كه در برگيرنده پرسشهاي تحقيق، رويكردها و روشهاي دسترسي به اطلاعات، روش تحقيق، جمعآوري دادهها و رويههاي تحليل دادهها و نتايج حاصل از تحقيق باشد.
سعي ميشود، يافتهها به صورتي تنظيم شود كه به آساني در فرآيند تصميمگيري مديران مورد استفاده قرار گيرد.
در گام نهايي، به ترتيب زير اقدام ميكنيم:
1- توصيف اطلاعات به دست آمده
2- توضيح جداول و نمودارها
3- تهيه گزارش نهايي جهت ارايه به شركت مشتري
ابعاد مختلف پژوهشهاي بازاريابي:
1- شرايط محيطي ():
- تغييرات سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي
- روند گذشته و آينده بازار
- فرصتها و تهديدها
2- رقبا ():
- تعداد رقبا
- موضع و جايگاه
- آميخته بازاريابي
- مزيتهاي رقابتي
- استراتژيها و اهداف
3- مصرفكننده ():
- خصوصيات و ترجيحات مصرفكنندگان
- دلايل، مقدار، زمان و مكان خريد
- اندازه و رشد بازار
- ميزان وفاداري و رضايت
4- شركت ():
محصول ():
- ويژگيهاي محصول
- فرصت بهبود و نوآوري در محصول
- بستهبندي فعلي و مطلوب
- كيفيت و كاركرد محصول
ترفيع ():
- اثربخشي برنامههاي ترفيع گذشته
- هزينه و اثربخشي رسانهها
- مناسبترين روش ترفيع
- توسعه «آميخته ارتباطات»
توزيع ():
- روشهاي مناسب توزيع
- موقعيت مناسب كارخانه، انبارها و ...
- دسترسي به محصول
- تجزيه و تحليل فروش
قيمت ():
- اثربخشي قيمتگذاري
- وضعيت رقابت قيمت
- قيمت محصول جديد
- ميزان تاثيرگذاري قيمت بر تصميم
تحقيقات بازاريابي (Marketing Research)
در شرايطي كه توليد و عرضه كالا و خدمات به عنوان مبنا و ميزاني جهت سنجش توسعهيافتگي اقتصادي كشورها قلمداد ميشود، عنصري كه پايداري اين روند را تضمين كند نقشي مهم و حياتي ايفا ميكند. اين عنصر بدون شك مصرفكننده است كه حق انتخاب دارد. لذا گزينههايي كه جهت انتخاب در پيش روي اوست و براساس آنها يكي را بر ديگري مقدم ميدارد بسيار اساسي و تعيين كننده است. بايد اين موارد را شناخت، تحليل كرد و توليد را برپايه آنها بنياد نهاد.
بازاريابي محصولات و خدمات، عامل ماندگاري و بالندگي مؤسسات و بنگاههاي اقتصادي است، بدين جهت اين امر از اهميتي ويژه برخوردار بوده و در چرخه توليد تا مصرف نقطهاي كليدي تلقي ميگردد. حال اگر اين فرايند با پشتوانه تحقيقات بازار كه خود ميتوند بخشي از علم بازاريابي باشد، همراه گردد قطعاً اثربخشي بيشتري خواهد داشت.
در بازاريابي، اطلاعات صرفاً به عنوان مبنايي براي اتخاذ تصميمات بهتر نيست. بلكه يك دارايي ارزشمند است كه از نظر استراتژيك ميتواند مزاياي رقابتي به بار آورد.
راسبي گازير
تحقيقات بازاريابي چيست ؟
تحقيق عبارت است از بررسي كامل موضوع به گونهاي منظم و منسجم و بر اساس روشهاي عيني، به منظور كسب اطلاعات يا كشف اصول وابسته به آن. با توجه به اين تعريف، تحقيقات بازاريابي عبارت است از روش عيني، منظم و منسجم كه از طريق آن اطلاعات لازم و مناسب براي تصميمگيري مدير بازاريابي فراهم ميآيد.
حوزه كاربرد تحقيقات بازاريابي و مزاياي حاصل از انجام تحقيقات بازاريابي
يكي از مواردي كه موجبات تصميمات سازنده و درست مديران بازاريابي را فراهم ميآورد تحقيقات بازاريابي است. بهرهبرداريهاي مختلفي از تحقيقات بازاريابي به عمل ميآيد كه از جمله اين موارد عبارتند از:
• تحقيقات بازاريابي نخستين گام در راه شناختن خريداران است و در نتيجه زيربناي مديريت سازمانهايي است كه برنامه كار خود را با توجه به نيازها و خواستههاي مشتريان تنظيم ميكند.
• از تحقيقات بازاريابي در تعيين سياستهاي بازاريابي استفاده ميشود و به اين ترتيب از عوامل قابل كنترل و خارج از كنترل بازار به بهترين صورت استفاده ميشود.
• تحقيقات بازاريابي با كشف بازارهاي جديد، موارد استفاده از محصولات و خدمات پيشين را گسترش مي دهد.
• تحقيقات بازاريابي باعث حذف تصميماتي ميشود كه بر اطلاعات نادرست و يا حدسيات استوار است و از آنجا كه معمولاً پس از تصميمگيريهاي مهم تجاري، امكان بازگشت وجود ندارد، از سرمايهگذاريهاي سنگين در بخشهاي غير ضروري جلوگيري ميشود.
• تحقيقات بازاريابي موجب كاهش هزينهها ميشود.
• تحقيقات بازاريابي تاثير فعاليتهاي تبليغاتي را زياد كرده، موجب افزايش فروش ميشود.
نقش تحقيقات بازاريابي برقراري پيوند بين مشتري يا مصرفكننده و سازمان از طريق اطلاعات است. تحقيقات بازاريابي را به طور كلي ميتوان به گروههاي زير تقسيم نمود:
الف) تحقيقات درباره بازار
- بررسي سهم بازار يك محصول يا شركت در مقايسه با رقبا
- بررسي چگونگي بخشبندي بازار
- بررسي كانالهاي توزيع در مقايسه با رقبا
- امكانسنجي ورود محصول جديد به بازار
ب) تحقيقات درباره مشتري و مصرفكننده
- بررسي ويژگيهاي جمعيتي مشتريان محصول
- بررسي الگوي خريد مشتريان
- بررسي الگوي مصرف مشتريان
- بررسي ميزان وفاداري مشتريان به مارك تجاري
- بررسي ميزان رضايت مشتريان از محصول
- بررسي نيازها، خواستهها و انتظارات مشتريان از محصول
- بررسي ويژگيهاي بازار هدف در فرايند تصميمگيري خريد
ج) تحقيقات درباره محصول
- بررسي ويژگيهاي محصول در مقايسه با رقبا
- بررسي جايگاه شركت در بازار هدف (شناخت، عملكرد، نگرش، رضايت)
- بررسي جايگاه محصولات يك شركت در بازار هدف از نظر محصول، قيمت،توزيع و پيشبرد فروش
- پيشآزمون محصول جهت دستيابي به سليقه مصرفكنندگان
- بررسي شاخصهاي محصول شامل سهم بازار، سهم در اذهان ، نفوذ در مخاطبان، ترجيح محصول
- بررسي بستهبندي محصول
مراحل كلي انجام تحقيقات بازاريابي
1. تنظيم مساله
يكي از مهمترين فعاليتهاي پژوهشگر بازاريابي، تعريف مساله مورد نظر است. بخشي از فرايند تعريف، شامل تعيين هدفهاي خاص پروژه تحقيقي ميشود.هر پروژه ميبايست يك يا چند هدف داشته باشد و تا اين اهداف به طور دقيق مشخص نشوند، نميتوان به مرحله بعد رفت.
2. تعيين طرح تحقيق
طرح تحقيق و منابع اطلاعاتي با هم ارتباط تنگاتنگي داشته، به ميزان شناخت ما از مساله بستگي دارند. اگر ميزان شناخت ما از پديده مورد تحقيق نسبتاً كم باشد، تحقيق جنبه اكتشافي خواهد داشت و در صورت شناخت دقيق مساله، پژوهش جنبه توصيفي يا علي مييابد.
3. تعيين روش گردآوري اطلاعات
اگر اطلاعات موجود به راحتي در دسترس نبوده و يا براي مساله موجود نامناسب باشد، بايد در تحقيق به دادههاي اوليه و اصلي كه به طور خاص براي مطالعه مورد نظر گردآوري ميشوند، تكيه كرد. در غير اينصورت ميتوان از اطلاعات ثانويه كه پيشتر به دلايلي جز مورد كنوني گردآوري شده، استفاده كرد.
4. طراحي فرمهاي گردآوري اطلاعات
زماني كه روش گردآوري اطلاعات مشخص شد، بايد درباره نوع مشاهده يا پرسشنامهاي كه نيازهاي پروژه را بهتر برآورد ميكند تصميمگيري نمود.
5. نمونه گيري
در اين مرحله پژوهشگر بايد تصميم بگيرد كه به چه گروهي براي مصاحبه مراجعه و يا براي چه كساني پرسشنامه ارسال كند. در نمونهگيري ميبايست به موارد زير توجه شود:
à چارچوب نمونه گيري
à انتخاب نمونه
à اندازه نمونه
6. گردآوري اطلاعات
اين مرحله مستلزم بررسيهاي ميداني است. روشهاي بررسي ميداني عمدتاً از طريق روش گردآوري اطلاعات، نوع اطلاعات و روش نمونهگيري مشخص ميشود.
7. پردازش دادهها
در اين مرحله براي اطمينان از كامل و به هم پيوسته بودن فرمهاي گردآوري اطلاعات و اجراي درست دستورها و آموزشها، فرمها بايد به دقت تصحيح و تنظيم شوند.
8. تجزيه و تحليل و تفسير اطلاعات
در اين مرحله نتايج بدست آمده در ارتباط با مساله مورد نظر تفسير ميشود. در تجزيه و تحليل دادهها از جداول و نمودار نيز استفاده ميشود.
9. تهيه گزارش تحقيق
نتايج تحقيق معمولاً به صورت گزارش كتبي يا شفاهي به مديران ارائه ميشود. يافتههاي تحقيق بايد بطور ساده و در خصوص نيازهاي اطلاعاتي مربوط به موقعيت تصميمگيري ارائه شود.
انواع تحقيقات بازاريابي
- تحقيقات كمي
در تحقيقات كمي از روشهايي استفاده ميشود كه بتوان نتايج را اندازهگيري كرد. اين روشها بر پايه تحقيقات پيمايشي قرار دارد كه اغلب از نمونههايي بيش از 100 نفر استفاده ميشود. ولي پژوهشگران بر اين باور نيستند كه بايد فقط از روش كمي استفاده كرد. اغلب پژوهشگران بر اين باورند كه بايد نخست با استفاده از روشهاي كيفي از ديدگاه و نظرات افراد آگاه شده و سپس درصدد ارائه اعداد و ارقام برآمد. بنابراين شايد بهترين راه اين باشد كه از تركيبي از روشهاي كيفي و كمي استفاده نمود.
- تحقيقات كيفي
در برخي از تحقيقات، پژوهشگران ميخواهند نه تنها درباره آنچه رخ ميدهد بلكه درباره علت و شيوه رخ دادن آن دركي عميق پيدا كنند. تحقيقات كيفي عمدتاً به دنبال چرايي موضوع تحقيق است و اقدامي در جهت اندازهگيري پاسخها بعمل نميآورد. تحقيق كيفي ميتواند دادههاي پربار و غني ارائه نمايد و از اين طريق پژوهشگر ميتواند به نوع نگرش، رفتار ، نيازها و انگيزههاي آزمودنيها پي ببرد. در تحقيقات كيفي عمدتاً از روشهاي مصاحبه آزاد و بحث گروهي استفاده ميشود.
مقايسه تحقيقات كمي و كيفي
تحقيقات كيفي ديد بهتري از مسئله ايجاد ميكند، درحالي كه تحقيقات كمي به دنبال كمي كردن دادهها و تجزيه و تحليلهاي آماري است. هرگاه موضوع جديدي در تحقيقات بازار مطرح ميشود، تحقيقات كيفي به همراه تحقيقات كمي مناسب شروع ميشود. گاهي اوقات، تحقيقات كيفي به منظور توضيح يافتههاي پژوهشهاي كمي بكار ميرود. به كار بردن نتايج حاصل از تحقيقات كيفي به عنوان تحقيق قطعي و براي گسترش نتايج به كل جامعه مورد نظر، كاربردي غلط است. بهتر است كه اين دو نوع تحقيق به عنوان مكمل يكديگر به كار گرفته شوند و نه به منزله رقيب يكديگر. در جدل زير به مقايسه تحقيقات كمي و كيفي از حيث موارد مختلف پرداخته شده است.
مقايسه تحقيقات كمي و تحقيقات كيفي
معيار مقايسه |
تحقيقات كمي |
تحقيقات كيفي |
هدف |
كمي كردن دادهها و توسعه نتايج حاصل از نمونه به كل جامعه مورد بررسي |
به دست آوردن درك بيشتر در مورد دلايل و انگيزهها |
نمونه |
بزرگ، نماينده جامعه است. |
كوچك نماينده جامعه نيست. |
جمعآوري دادهها |
ساختار يافته |
ساختار نيافته |
تجزيه و تحليل دادهها |
آماري |
غير آماري |
نتيجه |
توسعه براي عمل |
بهبود فهم اوليه از موضوع |
در چه مواقعي تحقيقات بازاريابي ميتواند مفيد و راهگشا باشد ؟
1. هنگامي كه اطلاعات لازم براي تصميمگيري بازاريابي وجود ندارد.
2. زماني كه چند راه مختلف موجود است و نمي دانيم كداميك را انتخاب كنيم.
3. وقتي كه درون سازمان بر سر مسائلي از قبيل سياست سازمان، اهداف و راهبردهاي آن تضاد و كشمكش وجود دارد.
4. هنگامي كه عوارض مشكلي مشاهده ميشود، نظير كاهش سهم بازار يا ضعيف شدن نحوه توزيع.
5. وقتي به كار تازه اي دست مي زنيم، نظير عرضه محصولي جديد، تغيير قيمت، ايجاد شبكه توزيع جديد، تغيير بستهبندي يا تقسيم بازار فروش.
انتخاب تيم تحقيقات بازاريابي
سازمانها و مؤسسات براي تصميمگيري در خصوص انجام يك پروژه در داخل سازمان خود و يا برونسپاري آن ميبايست مواردي را در نظر گيرند. در زير برخي شرايط كه در آن برونسپاري تحقيقات بازاريابي توصيه شده، آمده است:
à در صورتيكه پروژه گستره وسيعي داشته باشد.(تعداد نمونهها زياد باشد يا ميبايست در چند منطقه يا ناحيه انجام گردد.)
à نبود متخصصين لازم براي انجام پروژه يا كمبود وقت آنان.
à در بسياري از موارد به منظور اجتناب از انحراف در تحليل نتايج، استفاده از متخصصين بيروني توصيه ميشود.
براي همكاري موفقيتآميز بين مؤسسه تحقيقاتي و استفاده كننده از تحقيقات، هر دو طرف ميبايست همچون افراد حرفهاي رفتار كرده و براي رسيدن به اهداف مورد نظر برنامهريزي نموده و مشكلات احتمالي را حل كنند. در زير موقعيتهايي كه مشتري به واسطه آنها ميتواند سبب به وجودآمدن مشكلاتي در تحقيق شود، آمده است:
- مخفي نگه داشتن مشكلات و مسائل و اهداف اصلي تحقيق از شركت تحقيقاتي
- تلاش براي كاهش هزينهها با طفره رفتن از مسائل پيشبيني شده و كامل شرح ندادن آنها
- تغيير مكرر پرسشنامه و وارد كردن دست كم يك تغيير پس از شروع مصاحبه
- به تعويق انداختن مرحله جمعآوري اطلاعات و لغو و شروع مجدد پروژه و اصرار در رسيدن به گزارش نهايي در همان مدت زمان تعيين شده قبلي
- تغيير شفاهي طرح بدون تائيد كتبي آن
- تقاضا براي انجام دادن همه امور تنظيم شده بدون توجه به آنكه آيا همه آنها به هدف مطالعه مربوط مي شود يا نه
- خودداري از پرداخت به موقع بودجه تحقيق
منبع: شماره 169 ماهنامه تدبير- بخش كلينيك بازاريابي و تبليغات - امير بختائی و شادي گلچينفر
تحقيقات بازاريابي در مقابل تحقيقات بازار
تحقيقات بازار به طور اخص با جمعآوري اطلاعات درباره اندازه و روند بازار سر و کار دارد. تحقيقات بازاريابي سطح گستردهتري از فعاليتها را دربر ميگيرد حال آنکه ممکن است تحقيقات بازار را هم شامل بشود. تحقيقات بازاريابي فرايند نظاممند عموميتري است که ميتواند براي مشکلات گوناگون بازاريابي بکار گرفته شود.
ارزش اطلاعات
بهطور کلي ارزش اطلاعات با توجه به موارد زير تعيين ميشود:
• توانايي و ميل به واقعيت در اطلاعات
• صحت و دقت اطلاعات
• سطح ترديدي که بدون اطلاعات وجود خواهد داشت
• ميزان تغييرات در نتايج ممکن
• عکسالعمل رقبا به هر تصميمي که بواسطه اطلاعات بهبود داده شده است
• هزينه اطلاعات بر حسب زمان و پول
فرايند تحقيقات بازاريابي
بطور كلي تحقيقات بازاريابي شامل مراحل زير است:
• تعريف مسئله
• تعيين طرح تحقيق
• مشخص نمودن نوع و منبع داده
• طراحي فرمها و پرسشنامههاي جمعآوري داده
• مشخص کردن برنامه و اندازه نمونهگيري
• جمعآوري داده
• تفسير و تحليل داده
• تهيه گزارش تحقيق
تعريف مسئله:
مسئلهاي که مديريت با آن مواجه است ميبايست بوسيله سوالاتي که تعريفکننده اطلاعات مورد نياز براي تصميمگيري و چگونگي بدست آوردن اين اطلاعات است، به مسئله تحقيقات بازار تبديل شود. به اين ترتيب مسئله تصميم به مسئله تحقيق تبديل ميشود. بهعنوان مثال يک مسئله تصميم ممکن است اين باشد که چه محصول جديدي را ميتوان وارد بازار کرد اما مسئله تحقيق اين است كه چه محصول جديدي توسط بازار پذيرفته خواهد شد.
طرح تحقيق:
تحقيقات بازاريابي به يکي از سه دسته زير طبقه بندي ميشود:
• تحقيقات اکتشافي
• تحقيقات توصيفي
• تحقيقات علت و معلولي (Casual)
* تحقيقات اکتشافي با هدف فرموله کردن مسائل بسيار دقيق، روشن کردن مفاهيم، گردآوري تعاريف، کسب بينش، حذف ايدهها و افکار غير علمي و شکل دادن فرضيه انجام ميشود. تحقيقات اکتشافي ميتواند با استفاده از تحقيق در ادبيات، مصاحبه با افراد معيني در رابطه با تجربياتشان، گروههاي متمرکز و مطالعات موردي انجام شود. افراد محقق در مطالعات تحقيقات اکتشافي سعي در به دست آوردن يك نمونهآماري ندارند، بلکه بيشتر به دنبال مصاحبه با افراد مطلعي هستند که قادر به فراهم کردن بينشي در زمينه روابط بين متغيرها باشند. مطالعات موردي نيز ميتواند وضعيت هايمقايسهاي و يا بهينهکاوي در برابر سازمانهايي که به عنوان سازمانهاي عالي شناخته شدهاند ايجاد کند. تحقيقات اکتشافي ميتواند باعث توسعه فرضيات شود اما نميتواند آنها را مورد آزمون قرار دهد. تحقيقات اکتشافي به واسطه انعطاف پذيرياش مورد توصيف قرار ميگيرد.
* تحقيقات توصيفي سختتر از تحقيقات اکتشافي است و به دنبال توصيف کردن استفادهکنندگان از محصول، تعيين سهم جمعيتي که از آن محصول استفاده ميکنند و پيش بيني تقاضاي آينده محصول است. در تحقيقات توصيفي بر خلاف تحقيقات اکتشافي بايد پيش از آغاز جمعآوري داده به تعريف سوالات، افراد بررسي شده و روش تحليل پرداخته شود. به عبارت ديگر ميبايست جنبههايي از تحقيق همچون چه کسي، چه چيزي، کجا، کي، چرا و چگونه تعريف شود. اين قبيل تمهيدات فرصتي را ايجاد ميکند تا قبل از آغاز فرايند پر هزينه جمعآوري داده، تغييرات مورد نياز را اعمال کرد.
تحقيقات توصيفي به دو نوع اصلي تقسيم ميشوند:
مطالعات طولي و مطالعات برش عرضي. مطالعات طولي سريهاي زماني هستند که اندازه گيريهاي مکرري را بر روي افراد يکساني انجام ميدهد که بدين وسيله فرصت پايش رفتاري همچون تغيير مصرف از يک نام به نام تجاري ديگر را فراهم ميسازد. مطالعات برش عرضي نمونهاي از جمعيت را براي اندازهگيري در نقطه زماني خاصي بکار ميگيرد.
* تحقيقات علت و معلولي به دنبال يافتن علت و معلول ارتباطات بين متغيرهاست و اين کار را به وسيله آزمونهاي ميداني و آزمايشگاهي انجام ميدهد.
منابع و انواع دادهها
1- دادههاي فرعي
دادههاي فرعي ممکن است مربوط به داخل شرکت باشند، همچون درآمدهاي فروش و کارتهاي ضمانت، و يا آنکه مربوط به خارج از شرکت باشند همچون دادههاي منتشر شده و يا دادههاي تجاري موجود. همچنين سرشماري انجام شده توسط دولت نيز، منبع با ارزشي از دادههاي فرعي را در دسترس قرار ميدهد.
دادههاي فرعي مزايايي همچون صرفهجويي در زمان و کاهش هزينههاي جمعآوري داده، و معايبي همچون عدم انطباق کامل دادهها با مسئله را به همراه دارد.
برخي دادههاي فرعي توسط سازمانهايي غيراز منبع اصلي مورد انتشار مجدد قرار ميگيرد، اما از آنجاکه ممکن است خطاهايي در آنها رخ دهد و يا آنکه تعاريف مهمي در چاپ مجدد از قلم بيفتد، بهتر است مورد استفاده قرار نگيرد. بنابراين ضروريست که دادههاي فرعي را مستقيما از منبع خودشان بدست آورد.
برخي از معيارهاي ارزيابي دادههاي فرعي عبارتند از:
• آيا داده در مطالعه تحقيق مفيد است؟
• خطاها و صحت و دقت : آيا دادهها مورد اعتمادند و قابل بررسي و مقايسه هستند؟
• وجود bias در دادهها
• مشخصات و متدولوژيهاي مورد استفاده همچون روش جمعآوري داده، نرخ پاسخگويي کيفيت و تحليل دادهها، اندازه نمونه و تکنيکهاي نمونهگيري و طراحي پرسشنامه
• هدف جمعآوري دادههاي اصلي
• طبيعت داده همچون تعريف متغيرها، واحدهاي اندازهگيري، دستهبنديهاي مورد استفاده و روابط مورد آزمون قرار گرفته
2- دادههاي اصلي
انواع متداول دادههاي اصلي عبارتند از:
• مشخصههاي اجتماعي، اقتصادي و جمعيتي
• مشخصههاي روانشناختي و سبک زندگي
• نگرشها و عقايد
• آگاهي و دانش
• قصد و منظور : به عنوان مثال قصد خريد.
• رفتار
• انگيزه : يک شخص با انگيزه رفتارهاي باثباتتري را نسبت به ديگران از خود نمايان ميسازد، بنابراين ميتوان گفت، انگيزه پيشبينيکننده خوبي از رفتارهاي آينده شخص است.
دادههاي اصلي را ميتوان از طريق مراوده (ارتباط) و يا مشاهده بدست آورد. مراوده از طريق برقراري ارتباط کتبي و يا شفاهي پاسخگر با پاسخدهنده ميباشد. اين روش روان و تطبيقپذير (versatile) است زيرا نياز است که يک نفر پرسشهايي را در خصوص اطلاعات مورد نياز مطرح نمايد، اگرچه که ممکن است پاسخها دقيق نباشند. اين روش معمولا سريعتر و ارزانتر از روش مشاهده ميباشد.
مشاهده عبارتست از ثبت وقايعي که توسط اشخاص و يا وسايل الکترونيک و يا مکانيکي انجام ميپذيرد. مشاهده، رواني و تطبيقپذيري کمتري نسبت به روش نخست (مراوده) دارد زيرا که برخي ويژگيهاي همچون حالات، اطلاعات، دانش و انگيزههاي شخص به را حتي قابل مشاهده نميباشند.
طراحي پرسشنامه
پرسشنامه ابزار بسيار مهمي جهت جمعآوري دادههاي اصلي ميباشد و چنانچه پرسشنامه داراي ساختار ضعيفي باشد و به درستي طراحي نشود منجر به بروز خطاهاي بزرگ و کسب دادههاي غير معتبر ميشود.
مقياسهاي اندازهگيري
ويژگيها را ميتوان بر اساس مقياسهاي اسمي، رتبهاي، فاصلهاي و نسبي اندازهگيري کرد:
• اسمي:در مقياس اسمي علائم بزرگتر و کوچکتر و روابط رياضي معني ندارد و بيشتر جهت شمارش بکارميرود. (مثال: زن و مرد)
• رتبهاي: مقياس رتبهاي براي رتبهبندي مورد استفاده قرار ميگيرند و فاصله بين اعداد مدنظر نميباشد. در اين مقياس علائم بزرگتر و کوچکتر قابل قبول، اما انجام عمليات رياضي در شرايطي معتبر است که فاصله بين رتبهها برابر باشد. (مثال: خيلي زياد، زياد، متوسط و ...)
• فاصلهاي: مقياس فاصلهاي، فاصله مساوي بين اعداد را حفظ ميکند. از اين مقياس ميتوان براي رتبهبندي و اندازهگيري فاصله بين دو عدد استفاده کرد. (مثال: مقياس درجه حرارات
تحقیق و تحلیل بازار |
در این قسمت باید راجع به موارد زیر در برنامه کسب و کار خود مطالبی را شرح دهید: ۱- مشتریان در برنامه کسب و کار خود مشخص کنید، مشتریان شما چه کسانی هستند؟ چه کسانی از محصولات و خدماتتان استفاده میکنند؟ رابطه بین مصرفکننده و خریدار اصلی را ذکر کنید. مشتریان با خرید محصول شما چه مزایایی به دست میآورند؟ چرا این بازار به محصول/ خدمت شما نیاز دارد؟ این بازار تا چه مدت به محصول / خدمت شما نیاز دارد؟ اگر محصول / خدمت شما مطابق نیازهای روز باشد، آیا فنّاوری جدیدی خلق میشود و یا متوقف میشود؟ ویژگیهای نمونهای از خریدارانتان، از قبیل سن، موقعیت، میانگین درآمد، جنسیت، سبک زندگی، شغل آنها و دیگر اطّلاعات مهم را مشخص کنید. اولویتهای خریداران را در انتخاب نوع خردهفروشی نیز تعیین کنید. مشخص کنید چه ویژگی منحصر به فردی در محصولات شما وجود دارد که مشتریان شما آن را به محصولات رقبایتان ترجیح خواهند داد؟ ویژگیهای متمایز کننده ممکن است از نظر کیفیت، تنوع، زیبایی، خدمات پس از فروش، قیمت یا مواردی از این قبیل باشد که شما باید حتماً در طرح خود این ویژگی یا ویژگیهای ممتاز را ذکر کنید. اندازه بازار را مشخص کنید و نشان دهید در برآورد اندازه بازار تا چه حد به عواملی از قبیل علاقهمندی مشتریان به محصولات/ خدمات شما، سطح درآمد آنها و نحوه دسترسیشان به محصولات/ خدمات خود توجه کردهاید؟ مشخص کنید حیطه بازار شما تا چه حد باید باشد تا عملیات کسب و کار شما پایدارتر باشد. تخمینها و برآوردهای رشد را با استفاده از عواملی همچون روند صنعت، تاثیر فنّاوریهای جدید، روندهای اقتصادی اجتماعی، سیاستهای دولت، تغییرات جمعیتی و نیازهای مشتریان بررسی و ارزیابی نمایید. منابع و فرضیات به کار رفته را به وضوح و با شفافیت بیان کنید و سعی کنید در برآوردها واقعگرا باشید. در طرح خود تقاضای محصول را در نظر بگیرید. یعنی مشخص کنید چقدر برای محصول شما در بازار تقاضا وجود دارد؟ از کدامیک از روشهای برآورد بازار استفاده کردهاید؟ (ذکر نمایید.) از چه منابعی برای تعیین تقاضای بازار استفاده کردهاید و به چه دلیل این منابع را به کار گرفتهاید، روند تغییرات تقاضا را مشخص کنید. در مورد حجم فروش محصول / خدمت خود نیز باید مطالبی را مشخص کنید. حجم و ارزش احتمالی محصولی که شما میخواهید بفروشید چقدر است؟ پاسخ شما مشخص میکند که چگونه باید آن را توزیع کنید و بفروشید. در آینده چه سهمی از بازار را به دست خواهید آورد؟ در تعیین اندازه بازار در آینده و یا سهمی که به طور بالقوه انتظار به دست آوردن آن را دارید مبالغه نکنید، در غیر این صورت اعتبار برنامه کسب و کارشما زیر سؤال خواهد رفت. در نهایت در قسمت تحقیق و تحلیل در مورد بازار، راجع به رقابتها و خطرات احتمالی که ممکن است از جانب آنها به شما برسد نیز اطّلاعاتی را در طرح خود ارائه دهید. زمانی که حدود بازار خود را مشخص میکنید، ممکن است تعدادی از رقبای خود را کشف کنید. هر رقیبی در هر ناحیهای ضرورتاً نیرومند نیست، شما نه تنها باید تعداد رقبا را تعیین کنید، بلکه باید قدرت نسبی آنها را نیز مشخص کنید. به محض اینکه بازار محصول / خدمت خود را مشخص نمودید، همه فعالیتهای رقابتی را ارزیابی کنید، محصولات، ساختارهای قیمت، تبلیغات، فعالیتهای ترویجی و نحوه توزیع و نقل و انتقال محصول، نسخههایی از بروشورهای مربوط به فروش را تهیه و در صورت لزوم در مورد اولویتهای خدماترسانی موجود تحقیق کنید. به طور کلی بگویید رقبای بنگاه و کسب و کار شما چه کسانی هستند؟ برنامههای خاص آنها چیست؟ نقاط ضعف و قوت رقبا (در زمینههایی مانند مدیریت، شبکه توزیع، تواناییهای تولید، منابع مالی و مزایای قیمت و هزینهها...) چیست؟ سیاستهای آینده بازار در مورد بازار و قیمتها و تنوع تولیدات و... چیست؟ وضعیت رقابت در آینده از نظر تعداد و قدرت و انحصاری شدن و غیر انحصاری شدن چیست؟ تخمین بزنید چقدر از محصول/ خدمت شما توسط رقبای شما در سال آینده تولید خواهد شد؟ همچنین مشخص کنید رقبایتان در چه سطحی هستند؟ آیا رقبا کسانی هستند که محصولی مشابه محصول شما با همان قیمت تولید میکنند و یا فروشندگان و تولیدکنندگان هستند که فقط محصول مشابه تولید میکنند و یا تمام فروشندگان یک خدمت مشابه و یا تمام فروشندگانی که در یک سبد هزینه مشابه فعالیت میکنند؟ کدامیک را به عنوان رقیب در نظر گرفتهاید؟ اگر فکر میکنید رقبایی وجود دارند که شما میتوانید بخشی از بازار آنها را تصاحب کنید، در مورد نحوه انجام این کار نیز توضیح دهید؟ |
چرا تحقیق بازار انجام می گیرد؟
اطلاعاتی که از تحقیق بازار بدست میآیند از آندستهای نیستند که تنها فایده آنها دانستنشان است و اصطلاحاً اطلاعات عمومی بشمار رود بلکه تحقیق بازار باید بتواند راهنمای شما در تصمیمگیریهای استراتژیک کسب و کارتان باشد این تحقیق هنگامی باارزش است که بتواند منشاء درآمدی بیشتر از هزینهای که ایجاد کرده باشد فرض کنید که شما در یک بررسی به یکی از نیازهای پاسخگفتهنشده مشتریان پی ببرید بر این اساس شما میتوانید محصول یا خدمت جدیدی ارائه دهید یا در محصول فعلی تغییراتی متناسب با این نیاز ایجاد کنید.
تحقیق بازار ارتباط شما با مشتریان فعلی و بالقوهتان برقرار میسازد و به شما کمک میکند تا فرصتها را در بازار تشخیص دهید. بهعنوان مثال اگر شما بخواهید یک خردهفروشی در یک موقعیت خاص جغرافیایی برپا کنید و متوجه شدهاید که هیچ خردهفروشی مشابهی در حال حاضر وجود ندارد شما در واقع یک فرصت مناسب را یافتهاید. این فرصت موفقیت هنگامی ارزشمندتر خواهد بود که در آن منطقه تعداد زیادی از افراد مناسب بازار محصول شما سکونت داشته باشند.
تحقیق بازار ریسک فعالیتها را کاهش میدهد، برخی از تحقیقهای بازار بجای آنکه فرصتی را شناسایی کنند ممکن است شما را از انجام یک فعالیت از پیش برنامهریزیشده بازدارند. فرضاً اطلاعات بازاریابی ممکن است گویای این واقعیت باشند که بازار در یک ناحیه خاص از یک محصول یا خدمتی که شما قصد ارائه آن را دارید اشباع شده است و شما تصمیم بگیرید که محصول خود را تغییر دهید یا یک ناحیه دیگر را برای عرضه آن بیابید.
تحقیق بازار مشکلات بالقوه را کشف و شناسایی میکند، فرض کنید که قصد دارید در یک محل ساختمان احداث کنید ولی در تحقیقات بازار متوجه میشوید که در آن ناحیه تهیه تلفن برای واحدهای احداثی سخت است و مخابرات نیز در آینده نزدیک طرحی برای توسعه و تآمین تلفن ندارد در اینجا شما یک مشکل بالقوه را تشخیص دادهاید که عبارت از دشواری احتمالی یافتن مشتری برای واحدهای ساختهشده است.
تحقیق بازار محکی برای شما ایجاد میکند و به شما کمک میکند که پیشرفتهای خود را پیگیری کنید. مهم است که شما برای سنجش و مقایسههای آینده موقعیت خود در بازار را در زمانهای مختلف بدانید. تحقیق بازار مداوم(نظیر تحقیقهای سالیانه مستمر) به شما این اجازه را میدهد که چگونگی پیشرفت خود در طول زمان را مشاهده کنید و نیز نمودار این روند را در بازههای بین دو تحقیق رسم کنید. بهعنوان مثال شما ممکن است در یک ارزیابی به این نتیجه رسیده باشید که 65 درصد از مشتریان شما را زنان 35 تا 50 ساله تشکیل میدهند و یک سال بعد دریابید که این دسته سنی حدود 75 درصد مشتریان شما را تشکیل میدهند و بدین ترتیب شما روند تغییر جمعیت مشتریان خود را پیگیری میکنید.
تحقیق بازار شما را در ارزیابی میزان موفقیتتان کمک میکند، اطلاعات جمع شده در تحقیق بازار به شما کمک میکند که بدانید آیا به هدفهای خود رسیدهاید یا نه. به عنوان مثال اگر بازار هدف شما زنان سنین 35 تا 50 سال هستند با توجه به نتایجی که قبلاً آمد میتوانید نتیجه بگیرید که شما حرکتی موفقیتآمیز به سمت هدف دارید( اگر نه، اطلاعات میتوانند نشانگر نیاز به تغییر استراتژیهای بازاریابی باشند!)
1- مطالعات تقسیمات بازار اطلاعاتی درباره ویژگیهای مشترک مشتریانتان فراهم میآورد این اطلاعات پاسخ پرسشهایی نظیر این پرسشها را میدهد: مشتریان من چه کسانی هستند؟ جمعیت آنان چقدر است؟ چند درصد آنها را مردان و چقدر از آنان را مردان تشکیل میدهند؟ توزیع سن، درآمد و میزان تحصیلات آنان چگونه است؟ شغل آنان، مهارتها، علایق و سرگرمیهای آنان چیست؟ چند فرزند دارند؟ در چه مناطقی زندگی و کار میکنند؟
2- اطلاعات مربوط به توان خرید و عادات خرید، قدرت مالی و ویژگیهای اقتصادی بازار هدف، شما را معلوم میسازد. برخی از پرسشهایی که در اینجا پاسخ داده میشوند از این قرارند: متوسط هزینهای که برای خرید خدمت یا محصولی مشابه محصول من صرف میشود چقدر است؟ با توجه به بازار هدف درحال حاضر از خدمات من چه استفادهای میکنند؟ چه قیمتی برای این محصول مناسب است؟ چه موقع آنها خرید میکنند؟ از کجا خرید میکنند؟ چرا آنها تصمیم به خرید میگیرند؟ چند بار در ماه یا سال از این محصول خریداری میکنند؟ چه نوع خودروهایی میرانند؟ آیا صاحب خانه هستند یا اینکه اجارهنشینند؟ درآمدهای اضافی خود را معمولاً صرف چه نوع کارهایی مینمایند؟ از چه روشی برای پرداخت استفاده میکنند( نقد، چک، کارت اعتباری یا . . .)؟ از چه حدی از اعتبار مالی برخوردارند؟
3- جبنههای روانشناسانهای وجود دارند که به اطلاعات مربوط به دریافتها و ارزشهایی که در ذهن مصرفکنندگان بازار شما وجود دارد برمیبرگردند و به سؤالاتی جواب میدهند که برخی از آنها بدین صورتند: واکنش بازار در برابر تصمیمها یا برنامههای مختلفی که ممکن است به اجرا بگذارم چیست؟ در بازار شرکت مرا در مقایسه با سایر شرکتها چگونه ارزیابی میکنند؟ چه کیفیات و ویژگیهایی هستند که مشتریان من آنها را مهم میپندارند؟ چه کسی در یک شرکت یا خانواده برای خرید این محصول تصمیم میگیرد؟ آیا برای آنها نظرات دیگران در موردشان خیلی اهمیت دارد؟ فاکتورهای تعیینکننده در تصمیم به خرید کدامند؟ آیا آنها بهترین را برای خانواده خود میخواهند؟ آیا آنها به دنبال وسیلههایی میگردند که موجب صرفهجویی در زمان و راحتی بیشتر کارها میشوند؟ نیازهای برآوردهنشده آنها کدامند؟ آیا آنها تقاضای خدمات پس از فروش بیشتری برای محصول را دارند؟ آیا عمده توجه انها قیمت پائین است؟ به چه رسانهای(روزنامه، مجلات، رادیو، تلویزیون، تبلیغات اینترنتی . . .) بیشتر توجه نشان میدهند؟
4- اطلاعات رقابت در بازار درباره سایر شرکتهایی است که در همان زمینه کسب و کار شما مشغول فعالیت هستند و سؤالاتی که تحقیق بازار به آنها جواب میدهد عبارتند از: رقبای اصلی من در بازار کدامند؟ چگونه با من رقابت میکنند؟ در چه زمینههایی رقیب من به شمار نمیآیند؟ نقاط قوت و ضعف آنها چیست؟ آیا نقاط ضعف آنها میتواند فرصتهای سودآوری برای من فراهم آورد؟ چه چیزی کسب و کار مرا در این بازار منحصربهفرد میسازد؟ ارزیابی رقبای من از موقعیتشان در بازار چیست؟ چگونه خدمات خود را به بازار عرضه میکنند؟ مشتریان آنها کیستند؟ رهبران این صنعت کیستند؟ حجم فروش آنها چفدر است؟ موقعیت مکانی آنها کجاست؟ آیا آنها سودده هستند؟
5- اطلاعات عوامل محیطی از محیط سیاسی و اقتصادی که میتواند بهرهوری و فعالیتهای شما را تحت تأثیر قرار میدهد پرده برمیدارد. شما باید بتوانید در این قسمت پرسشهایی نظیر این را پاسخ گویید: روند جمعیتی در حال و آیند چیست؟ روند حرکتی اقتصاد اجتماع چگونه است؟ سیاستهای اقتصادی-سیاسی چه تأثیراتی بر بازار مصرف یا صنعت من خواهد گذاشت؟ چه میزان رشدی برای بازار مصرف من متصور است؟ چه عوامل بیرونی بر این صنعت تأثیر خواهند گذاشت؟
هر چند بررسی اینکه آیا برای یک محصول یا خدمت در یک بازار مشخص نیاز وجود دارد، می تواند فرآیندی زمان بر و پرهزینه باشد اما این زمان و هزینه ها بسیار کمتر از زمان و هزینه هایی است که کسب و کاری که موردنیاز نیست تلف می کند
High Tech Market Research for New Products
One of the biggest problems in High Tech businesses is the "technology-driven" approach that tends to predominate, especially among startups. Much of this occurs due to the fact the many founders of software and technology companies tend to come from an engineering, programming or other technical background. While a strength in creating a flow of technical innovation, this can be a real problem when companies are planning new products which they hope to find a real market for.
Everyone has a tendency to focus on what they know best; that's just human nature. Folks spend more time on the issues that they enjoy, are more comfortable with, and are more confident about their ability to make good decisions on. Things that don't fit into this category tend to be put off, or given short shrift.
The result is often products are well thought out from a technical viewpoint--but much less well so from a "meeting market needs" perspective. While both are important, the market perspective is absolutely critical initially. So what's the right approach to product planning-oriented market research?
When Should The Research Should Be Conducted?
The answer to this is early, often and forever. The earlier you start prior to design or coding, the more time you will have to obtain the most accurate picture of the market that's possible. Sometimes there are practical limitations to how early you can start--Trade secrets and patent filings, for example, or the lack of a prototype which may be considered crucial to receiving realistic market feedback. Within these limitations, get out and begin interacting with the marketplace as soon as practical. And don't ever stop. Markets, especially the software and technology variety, are like living organisms. They are constantly growing and changing. What may be true in the early phases of a market could change dramatically over even a short period of time. Companies tend to develop an internal "common sense" that is used in making decisions, which is based upon past inputs. When doing Product Planning this can very dangerous in a dynamic market.
Who Should Do The Research?
The best way to do this research is what I often refer to as the "two-headed monster" approach: one marketing person, and one technical person. Not a lone wolf if you can help it, and please--no committees. Most often, this would be a Product (Marketing) Manager along with the Engineering Project Manager who will lead the actual development of the project. In the smallest startups, it might be the technical founder and the "business" founder, for example the CEO and CTO, or CEO and VP Marketing. The Business/Marketing manager should be in the lead for this task, but it's important to note that both camps have a role to play in this endeavor. There are two different perspectives on market feedback, and well as two different priorities in questions to ask. Having both parties involved (assuming there isn't a dysfunctional relationship) usually leads to the most complete and risk-reducing result. In addition, it often eliminates arguments over priorities later in the process after coding starts (and schedules inevitably begin to slip) If only one can be available, it should be the Marketing side--working closely with the Product Development/Engineering lead to make sure their input is included in the process.
How Should The Research Be Conducted?
This is a really broad question which of course depends heavily on the situation. How much do you have available to you in terms of money and other resources? If you're in a big company, you may be able to commission some objective research. If you are a startup with modest resources, it usually is an ad hoc exercise of visiting and interviewing potential customers.
What's most important to keep and open mind, and eliminate your own biases and pre-conceived notions. This exercise needs to be a search for the truth, not an attempt to validate your own theories. Also, make sure that you are talking to the right people. If you are planning a market-creating breakthrough product, you really need to be talking to Early Adopter types, not the guy or gal that only buys after everyone else they know. If you are introducing a product that is very similar to other products in an already large market--but maybe at a lower cost--by all means, talk to those mainstream buyers and even the late adopters. Use the current market phase to guide who to get input from.
It's great if you have the money to do some formal secondary research, but be careful about confusing formality with accuracy. For example, I know of large companies that spend huge amounts of money on Focus groups, while their Product Managers only reluctantly talk to actual potential customers directly. I find this very dangerous (you might say stupid!). Particularly with breakthrough technology, you tend to find a "garbage in, garbage out" phenomena with professionally managed focus groups. But there is that formal, professional looking report that appears very convincing in the aftermath. They can be great if constructed properly, but I have seen a lot of money spent for a very bad result. If the focus group wasn't run properly, or the technology is very revolutionary, the results can be total garbage covered in a beautiful wrapper. I always advise that there is a good amount of old-fashion ad hoc research--talking directly to customers--to be used as a sanity check, if not the main research technique. There are exceptions, of course. If you are doing incremental product research, where the product is well-understood and the changes are evolutionary, objective research methods such as surveys may be a great way to get a quick and definitive read on the market's reaction.
How Do You Know When You're "Done"?
This really depends on what you are doing, but my general answer is that "you will know when you are done when you get there". It's important to not put an absolute time limit on the research, if it is at all practical. In some cases in the real world, this isn't possible, of course. Sometimes you just have to go with the information that you have gathered up to a set point in time, along with your market common sense, intuition, and gut feel. With incremental product releases, waiting may not be possible or necessary. But if you can avoid it, especially if starting a new company, division, or business area, resist the temptation to "go with what you have", if it just doesn’t' feel right. In my experience, when you've "done enough" research to begin serious product planning--it's obvious. You will feel very comfortable with regards to the clarity of the current market snapshoot, and feel you've really nailed the wants and needs of the market as it relates to the new product opportunity. Try not to get "antsy" and move forward because you've reached the original market research end date on your theoretical timetable. Resist that temptation and keep working until you are CONFIDENT that you are there, unless other factors just won't allow it.
Summary And Conclusions
Make sure that you do sufficient market research before you begin building products; product development on a developer's gut feel is most often a prescription for failure. There are a few high profile companies which have entered our folklore that were lucky enough to start that way, but usually this approach will quickly empty your pockets, rather than make you rich.
Include both Marketers and Technologists in the Research if at all possible. In summary:
*Marketing should take the lead on market research for new products
*Always make sure you talk to at least some customers directly and informally
*By wary of formal market research results, if not supported by an informal research "sanity check"
*Make market research a continuous company function
*Don't stop an individual product-oriented market research project until you are comfortable that you've got the correct answer.
There you have my thoughts on market research for product planning purposes. I'd love to hear yours as well.
Phil Morettini
PJM Consulting
http://www.pjmconsult.com