محمود معظمی و علی خویه
آیا فقط تحقیقات بازار کافی است
برخی فکر می کنند برای برنامه ریزی بازاریابی، برندسازی، مهندسی فروش، بازارسازی و پیشبرد فروش و بازاریابی یک شرکت فقط کافی است که بر اساس تحقیقات بدست آمده از بازار و رفتار مصرف کنندگان و عادات رسانه ای برنامه ریزی و اجر نمود ولی این نظر را هم بزرگان بازاریابی رد کرده اند هم ما در تجربیات خود بارها و بارها دیده ایم که نتیجه ای خوبی نداشته است برای اجرای برنامه های بازاریابی فروش تبلیغات IMC و مهندسی فروش و سیستم های پیشبرد فروش و برندسازی باید در آن سازمان نفوذ کرد چون تنه تمامی این پروژه های انسان ها هستند و انسان ها پیچیده ترین موجودات عالم هستند و برای شناخت آنها باید با آنها همراه شد به درون آنها نفوذ کرد هر انداز یک تیم مشاور و تحقیقات بازاریابی فروش و تبلیغات به درون بدنه سازمان و شرکت نفوذ کرده و با آنها همراه و همگام شوند بهتر می توانند پروژه تحقیقات بازار و برنامه ریزی بازاریابی و برندسازی را اجرا کنند
چند وقت پیش یکی از همکاران ما که یک پروژه تحقیقات بازار و برنامه بازاریابی و IMC از یک شرکت معتبر برداشته و شروع به کار کرده بود با من تماس گرفت و گفت نیاز به مشاوره شما دارم آنها 6 ماه بود پروژه را شروع کرده بودند ولی به موفقیت خوبی نرسیده بودند وقتی با آنها همراه شدم به این مطلب رسیدم که این تیم به انسان ها و این شرکت به دید یک ماشین نگاه کرده بودند و نتوانسته بودند یک مسیر عاطفی با پرسنل این سازمان برقرار کنند اولین کاری که کردم یک کارگاه مشتری مداری با آنها گذاشتیم و کم کم توانستیم این پروژه را هدایت و در مسیر خوبی قرار دهیم دراجرای پروژه های بازاریابی بازارسازی و مهندسی فروش و بازاریابی خیلی مهم است که تمامی سازمان مشارکت فعال داشته باشند و تمام سازمان دیده شوند اگر بهترین تحقیقات بازار و رفتار مصرف کننده با دقیق ترین نرم افزار ها انجام شود ولی آبدارچی شرکت منشی شرکت دیده نشود این پروژه دچار اختلال می شود به گفته متفکر بازاریابی جرالد زالتمن در یک پروژه بازاریابی باید تمامی سازمان دیده شود نه فقط یک نقطه خاص مد نظر قرار گیرد....
بدن ما برای سلامتی نیاز به مراقبت دارد و کسانی که به سلامتی خود اهمیت می دهند دائما تحت نظر پزشک هستند. نظارت و تحت کنترل بودن یک پزشک موقعی از اهمیت بیشتری برخوردار می شود که بدن دچار یک شک یا اضافه کم شدن یک عامل دیگر یا نفوذ یک ویروس و ... می شود. شرکت ها و سازمان ها هم مانند بدن انسان دارای سیستم های مختلفی هستند که نیاز به مراقبت کنترل و سازماندهی می باشند همانطور که پزشکان برای حفظ سلامتی خود آزمایش هایی را به طور سالیانه یا ماهیانه از فشار خون تا سلامتی تمامی غدد ضروری می دانند. سازمان نیز هرازگاهی نیاز به دکتر و آزمایش یا معاینه دارد و برای اینکه یک شرکت و سازمان سلامتی آن ادامه پیدا کرده و به روز باشد نیاز به معاینه و تحت کنترل بودن یک دکتر دارد و از آنجا که واحد های فروش و بازاریابی قلب تپنده هر شرکت وسازمان می باشند این مساله در این واحد بسیار حائز اهمیت است و وای به روزی که این واحد یعنی قلب سازمان یا شرکت دچار بیماری شده باشد
چون رگ های حیاتی هر شرکت و سازمان از واحد فروش، بازاریابی و تبلیغات می گذرد این واحد باید پزشکانی متخصص با تجربه و متعهد داشته باشد. پزشک بازاریابی باید هم دارای تحصیلات هم دارای تجربه کافی باشد پزشک و دکتر بازاریابی و فروش باید طعم بازاریابی را چشیده و خاک بازار را خورده و دانش کافی برای این کار داشته باشد با انجمن ها و گروه های بین المللی دائما در ارتباط بوده و بتواند به روزترین روش های معاینه و پزشکی بازاریابی را مطالعه و اجرا نماید
با مدیر عامل یک شرکت که برای معاینه واحد فروش و بازاریابی شرکت خود و برای پیشبرد فروش محصولات و خدمات خود به ما مراجعه کرده بود صحبت می کردیم و سعی می کردیم تا ایشان را متقاعد کنیم که چرا حق ویزیت تیم پزشکی بازاریابی و فروش ما بالا می باشد تنها چیزی که توانست ایشان را متقاعد کند همین مساله بود که ایشان قبلا دچار یک سکته شده بود به ایشان گفتم برای سلامتی قلب خود ماهیانه چقدر هزینه می کنید گفت به طور متوسط ماهیانه X ریال گفتم تمام این مبلغ را جمع کن برای یک سال حاضر نیستی برای سلامتی قلب سازمان و شرکت خود خرج کنی تا همیشه تحت کنترل یک دکتر بازاریابی و فروش باشد که معاینه کرده نیروها را آموزش دهد انگیزه بخشی داشته باشد مشکلات و عارضه ها و بیماری های واحد بازاریابی و فروش شما را شناسایی کرده و رفع نماید...
تمامی اینها بهانه ای شد تا از کتاب جدید خود صحبت کنم کتابی که یک سال است در حال تالیف گردآوری و ترجمه هستم ( بیماری های بازاریابی فروش و تبلیغات و راههای درمان آن) کتابی که به نوعی معاینه واحد بازاریابی و فروش است
دیروز یکی از دانشجویانم با من تماس گرفت و گفت که یکی از اساتید همکار کتابی مشابه با کتاب من به چاپ رسانده است و به خاطر این موضوع ایشان ناراحت بودند به من گفت که استاد شما ناراحت نیستید؟
در جواب به ایشان گفتم که هم ناراحت نیستم هم خیلی خوشحال هستم ما همه خدمتگزاران این جامعه هستیم من یک خادم کوچک هستم برای مردم خوبم مملکت خودم جامعه بشریت و تمامی انسانها ودست اندرکاران و کاسبان خوب و با هر اثر خود می توانیم بیشتر خدمتگزار باشیم
به شخصه جزو کسانی هستم که همیشه از رشد دیگران خوشحال شده ام هر وقت که کتابی مشابه کتاب های من توسط اساتید دیگر به چاپ رسیده خوشحال تر شدم و خیلی مواقع تماس گرفته تبریک گفته و باب همکاری باز شده است
به شخصه جزو کسانی هستم که دوست دارم دانش مدیریت بازاریابی فروش تبلیغات و ... دراین مملکت بیشتر پیشرفت نماید توسط هر کسی و هر اثری این اتفاق بیفتد خوشحال خواهم شد
اگر ماهدف بزرگ خود را فراموش نکنیم هیچ وقت نسبت به کسی یا چیزی حسادت نمی کنیم و از دست کسی ناراحت نمی شویم هدف بزرگ ما پیشرفت کشورمان و خدمت به مردم می باشد پس هر کس به هر شکل که به مردم خدمت نماید باعث خوشحالی ما خواهد شد .....